قرآن کریم منشور هدایت و کتاب تربیتِ آموزگار حکیمی است که از افق خاور برآمد تا با برهان و بلاغ و تذکره و موعظت خویش آدمیان فروغلطیده در ظلمات جهل و شرک و هواپرستی را به سرای سعادت و راه سلامت و صراط مستقیم رساند و با تربیت اعجازوار خویش، جانهای مرده از ارزشهای انسانی الهی را حیاتی دوباره بخشد.
اعجاز قرآن همچنان باقی است و جانهای تهی از انوار، همچنان مرده و نیازمند طبیب روحانی و معلمی وحیانی است؛ تا چگونه به کلامش بنگریم و چهسان با آن به گفتگو نشینیم.
نسل نو بیش از گذشته فقر تربیت را احساس کرده و در وانفسای مکاتب و ایسمهای پرزرقوبرق و نوخاسته، گمگشته خویش را در شستن دوباره چشمان خود و نگاهی دیگرباره به میراث پرفروغ و در دسترس خویش دیده است. مفسران گامهای نوینی برداشتهاند و تلاشهای مبارکی آغازیدهاند؛ تلاشهایی که نشانههای آن روزبهروز روشنتر و بارقههای امیدبخش آن نویددهنده سرآغاز حرکت جدیدی در عرصه پژوهشها و نگارشهای قرآنی است؛ حرکتی که به جای خیرهشدن به حطام تربیتی غرب، به آیات نورانی قرآن چشم میدوزد و به جای سیرابشدن از سراب نظامهای تربیتی و معرفتی ناکارآمد و تاریخ گذشتگان، به نظامسازی تربیتی مبتنی بر چشمههای زلال معارف قرآنی میاندیشد. نگاه نسل جدید به قرآن نگاهی فراگیر، عمیق و کاربردی است و از نگاههای سطحی، جزئی و انتزاعی گریزان است. نگاه او به قرآن در این حقیقت خلاصه میشود: با قرآن زندگی باید کرد.