دفاع در برابر تهدید نه تنها از ضرورتها و نیازهای اساسی و اولیه بشر به شمار میرود، بلکه از واکنشهای طبیعی انسان میباشد؛ بنابراین مقوله دفاع و امنیت قبل از آنکه در قالب اندیشه و مکتبهای فکری و فلسفی مختلف قرار گیرد یا به سیاست، قانون و مقررات دفاعی و امنیتی تبدیل شود یا حتی پیش از آنکه آموزههای دینی آن را به مثابه احکام و حدود الهی بپذیرند، امری فطری و طبیعی به شمار میرود که زندگی فردی و اجتماعی انسان بدان وابسته و با آن عجین شده و گریزی از آن نیست؛ یعنی زندگی اجتماعی بشر در هیچ دورهای، خالی از دغدغههای امنیتی و چگونگی دفع تهدیدها و دفاع از خود و روشها، راهبردها و ابزارهای تأمین امنیت نیست؛ زیرا منشأ تشکیل و استمرار جامعه علاوه بر گرایشهای طبیعی و فطری انسانها، ناشی از درک عقلانی آنها از ضرورت « امنیتسازی »، و فرار از ناامنیهای زندگی فردی است؛ اما زندگی اجتماعی هم هیچگاه امنیت و آرامش کامل را برای بشر فراهم نساخت. نزاع دائم قوای خیر و شر، طبعیت زیادهخواه و خوی سودطلبانه و تمایلها و گرایشهای آرمانی انسان با وجود محدودیتهای فراوان در عرصه اجتماع در زمینه امکانات و منابع تأمین نیازها، بشر را به سمت رقابتی دشوار کشاند که تاریخ حیات جمعی، این رقابت را در قالب تنازع بقا، تضاد و تعارض منافع و در نتیجه ناامنیها، چالشها، منازعات و درگیریهای زیاد در خاطره خویش حفظ کرده است. تلاش و تکاپوی دائم انسان برای تأمین امنیت و استمرار بقا و حیات خویش، همة ابعاد زندگی او را تحت تأثیر قرار داد. همین امر سبب شد انسانها در گذر زمان، به تجربههای فراوان و اکتشاف ابزارها، فناوریها و روشهای مختلف دفاعی در برابر تهدیدها و اندوختههای دانشی گسترده در سطوح و در دورههای مختلف اقدام نمایند و در نتیجه اندیشههای امنیتی و دفاعی زیادی در فرایند تاریخ شکل گرفته است. ادیان و مکتبهای بشری هر کدام، اندیشه دفاعی و امنیتی خاص خود را دارند و اسلام هم دارای اندیشه دفاعی خاص خود است. این اندیشه از متون و نصوص دینی سرچشمه گرفته است و به اصطلاح امری دروندینی است.