آفات و شرور از جمله مباحثی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. اندیشوران الهی کوشیدهاند به این معضل به گونه ای پاسخ دهند که هیچ خدشه¬ای به باورهای دینی وارد نشود. از طرفی مخالفان در کلام جدید تحت لوای فلسفه دین سعی دارند بر باورهای دینی اشکال وارد کرده و وجود شرور در عالم را قرینه¬ای علیه وجود خداوند بدانند. «جی. ال . مکی» و «برتراندراسل» را می¬توان از جمله این افراد دانست که با بیان مسئله منطقی شر در این حوزه وارد شده¬اند. اما در حوزه اسلامی علامه طباطبائی و در الهیات مسیحی جدید «آلوین پلنتیگا»، به شبهههای شر، پاسخ گفتهاند. در این نوشتار برآنیم تا ضمن تطبیق آرای دو تن از اندیشوران مسلمان و مسیحی، تفوق رأی علامه طباطبائی به آلوین پلنتیگا در این مسئله روشن شود.