هریک از مکتب¬های اقتصادی معضلی را مشکل اساسی اقتصاد دانستهاند؛ از نگاه سرمایهداری مشکل اساسی، کمبودِ نسبی منابع طبیعی است؛ چرا که طبیعت و منابع آن محدود است و امکان افزایش آن نیست و در مقابل، نیازهای انسان به¬ویژه با رشد جمعیت، پیوسته در حال افزایش است. بنابراین، طبیعت، توان پاسخ¬گویی به نیازهای بشر را ندارد و مشکل اساسی اقتصادی بروز میکند.
از سوی دیگر، مارکسیسم معتقد است مشکل اساسی اقتصاد، تضاد میان شیوههای تولید و روابط توزیع است.
با وجود این، از دیدگاه اسلام مشکل اساسی، به انسان و رفتارهای اختیاری او برمیگردد، نه به طبیعت یا به شیوههای تولید....